نامه اي از بهشت.. به قلم محسن جمشیدی

امروز مي خواهيم نامه اي را با هم بخوانيم، به تعبير ديگر امروز مي خواهيم نامه اي را با هم باز خواني كنيم. نامه اي از يك انسان سترگ، نامه اي از سوي بهشت براي ما انسان ها، نامه اي كه در آن نقشه راه است، همان راهي كه آن ها رفتند و به مقصد رسيدند و امروز براي ما آن نقشه راه را به يادگار گذاشتند.
امروز مي خواهيم با هم وصيت نامه يك شهيد را بازخواني كنيم، شهيدي كه در بين ما و با ما زندگي كرد ولي آن سويي بود، شهيدي كه مثل راه مي رفت و غذا مي خورد و لي مثل ما نمي انديشيد، شهيدي كه در بين دوستان بود ولي با ملائك دم خور بود، شهيدي كه لب به سخن نمي گشود ولي درياي كلمات بود، شهيدي كه جسم لاغر و نحيفي داشت، اما دنياي به اين عظمت، توان نگه داشتن قلب بزرگ وي را نداشت.، شهيدي كه از جنس ما بود ولي از ما نبود، شهيدي كه ….
روز?? فروردين، سالروز شهادت شهيدي پاك از ديار و شهرمان است. شهيدي كم حرف و محجوب اما سخت كوش و باهوش، شهيدي كه برگردن همه ما حق دارد. از همين روي خوب ديدم كه ببينم اين شهيد براي ما چه توصيه اي دارد؟، براي هدايت ما چه مي گويد؟، ما را به كدام سو دعوت مي كند؟ لذا گفتم چه خوب است كه وصيت نامه آن شهيد را كه نامه آن شهيد به ما هست را با هم بخوانيم، شايد از لابلاي كلمات قصار و عصاره فكري آن شهيد بهره اي نصيب ما درماندگان شود.
اما هرچه اين وصيت نامه بهشتي را مي خوانم جز خدا در آن نمي بينم، صدر و ذيل اين نامه همه اسماء متبركه است، انگار صدر و ذيل ذهن آن شهيد هم مملو از نام و ياد خدا بوده است، هر چه در اين وصيت نامه است يا نص قرآن است و يا ترجمان آيات الهي. شايد همين راز ماندگاري شهيد است، چون آن ها فهميده بودند كه فقط خدا ماندني است و همه چيز فاني است، به همين علت خويش را به منبع ذات الهي وصل كردند مانند قطره اي كه خود را به اقيانوس مي پيونداند، او هم خود را به حضرت حق سبحانه و تعالي وصل كرد و او هم ماندني شد.
وقتي در وصيت نامه شهيد الياس جمشيدي كوهساري دقت مي كنم، مي بينم او از دير زمان به خطر ملي گرايي آشنا بوده است و تقطه اختلاف و وحدت شكني ملت ايران را مي دانسته است، حتي شنيده ام در آن روزگاران عليه آن افراد مطالبي هم مي نوشته است و خطر اين افراد را تبيين مي كرده است، آري او رمز موفقيت و پيروزي را مي دانسته او خواهان اسلام ناب بوده، اسلام نابي كه در راس آن ولي فقيه اي باشد، آگاه به زمان، او امام راحل را مي ستاييد و تبعيت او را از همگان مي خواست. در بخشي از وصيت نامه آن شهيد آمده است: “ملت هميشه پشت سر ولايت فقيه خواهد بود.” حقا كه اين جمله نشان از بينش عميق و درك بالا شهيد دارد.
به هر روي آن شهيد بزرگوار راه را به ما نشان داد و مقصد را به ما نماياند و مسير را و رهبر را براي ما تشريح كرد، ما هم در مقابل عمل كردن به وصيت شهيد را بايد سر لوحه خود قرار دهيم كه نشود خداي ناكرده در اين دنياي فاني كه جز بوي فنا در آن نيست مقهور دنيا شويم.
روح شهيد الياس جمشيدي كوهساري و برادر شهيدش عبدالحسين جمشيدي كوهساري و بقيه شهداي روستاي كوهساركنده و شهرستان نكا و همه شهداي اسلام شاد باشد و ان شاء الله كه ما را از دعاي خيرشان محروم نكنند. محسن جمشيدي کوهساري

فضاي منطقه پيچيد عطري از گل ياس
روان شداست دوديده دروگهر الماس
بسان طاير قدسي گشوده بال زسنگر
به روي دوش که نعشت چوديده ام الياس
شهيدمعرکه عشق وشاهدي آگاه
بخون خويش تپيدي چوسرورت عباس
تويي چه زنده وجاويد درهمه اعصار
هنوز حماسه ي خونين توشود احساس
عدوزفتنه وشرش يقين بود نوميد
اگر دسيسه زهرنمايد آن خناس
وصيت تو پيامي است ز عزت وشوکت
که روح تازه دميده به جان ذوانفاس
(نقاب)گفت به وصفت ولي بود ناقص
شود عواقب او خير بسان خيرالناس

شاعر: احمدپور

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *