رفتارانتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان بر اساس نظريه مازلو
تاریخ انتشار خبر : ۹۲/۰۱/۲۸
اينروزها با شروع ثبت نام کانديدا هاي انتخابات رياست جمهوري و شورا هاي شهر، فضاي جامعه تحت تاثير قرار گرفته و در هر مجلس و محفلي در باره کانديدا ها و برنامه هاي انان و گروههاي حامي بحث و گفتگو ميشود. پرسش هاي کلي از ديد ناظران و تحليل گران اين است :مردم چه کسي را و براساس چه الگويي انتخاب ميکنند؟ چه عواملي بر گرايش مردم به يک کانديداي خاص تاثير ميگذارد؟ و کانديد اها را چه گونه ميتوان ارزيابي و تحليل و شناسايي کرد؟ بديهي است که ميتوان با کنکاشي ميداني و نظر سنجي ، کاري که معمولا براي تحت تاثير قرار دادن مردم انجام ميشود و کمتر جنبه دقيق علمي دارد،گرايش مردم را پيش بيني کرد. اما در اين مقاله به اقتضاي اختصار ميخواهيم رفتار انتخاب کنندگان و شخصيت شناسي کانديدا ها ي انتخابات شورا ها را بر اساس نظريات روان و رفتار شناسي و بطور انتزاعي بررسي نماييم.
قبل از بيان منظور بايد اشاره نمود که فضاي کلي انتخابات شورا ها، حد اقل در منطقه ما ،تحت تاثير عوامل داخلي فردي و خارجي اجتماعي قرار دارد.عوامل خارجي عبارتند از: ۱- گرايش هاي قومي و قبيله ايي ۲- گرايش هاي باندي و گروهي ۳- گرايش هاي سياسي. بنظر اينجانب تاثير اين عوامل از شماره يک به۳ کمتر ميگردد. چند سالي است که بنا به علل مختلف تعادل و غلظت عوامل موثر سياسي کم شده و دو گانه اصلاح طلب و اصولگرا در انتخابات شورا ها نقش موثر و پر رنگي ايفاء نميکند. اما قوم ها و گرايش هاي گروهي مثل هيئت هاي مذهبي و سازمانهاي مردم نهاد و… نقش پر رنگ تري دارند.
اما اين گروهها و اقوام چگونه ميتوانند در مردم تاثير بگذارند؟ تبليغات انها چه نياز هاي از افراد را هدف قرار خواهد داد؟ مردم بر اساس چه نياز و ضرورتي به انها التفات خواهند نمود؟
پاسخ را در شخصيت افراد ميتوان جستجو کرد.شخصيت شامل ويژگي ها و مختصاتي است كه هر فرد را از سايرين متمايز مي كند. شخصيت، سبك زندگي هر فرد را مي سازد، مجموعه باورها و اعتقادات، احساسات و رفتار هر فرد را شكل مي دهد و نحوه برقراري ارتباط او را با خود، ديگران و هستي تعيين مي كند. شيوه ادراك، تجربه اندوزي، تفاهم، ارزيابي، نحوه واكنش و برخورد با مسائل و مشكلات، اجزاء شخصيت افراد را روشن مي كند.
هر فرد داراي سه مركز يا غريزه است كه به وي كمك مي كند تا در زندگي رفتار هاي خود را بروز دهد:
?- غريزه صيانت ذات: در ناحيه شكم واقع شده است. كار اساسي آن آگاه ساختن ما از نيازهايمان است. هنگامي كه اين غريزه بيمار مي شود، احساس ناامني مي كنيم.
?- غريزه ارتباطات: در ناحيه قلب قرار دارد و احساسات عاطفي و هيجاني شخص را توليد مي كند. هنگامي كه اين غريزه خوب كار نكند، دچار احساس تنهايي، ملال و افسردگي مي شويم.
?- غريزه جهت يابي كه در مركز سر قرار دارد و احساس هويت و بودن ما را ايجاد مي كند: اين كه ما چه كسي هستيم، از كجا آمده ايم و به كجا خواهيم رفت. اين غريزه كمك مي كند تا هدف و مقصود و مقصد و مفهوم زندگي خويش را بشناسيم. اين سه مركز، كانون هايي براي استنتاج و ارزيابي و كسب اطلاعات است، مثلاً افرادي كه ناحيه شكمي را ترجيح مي دهند، تيپ هاي خوب، مقتدر و مسالمت جو هستند و افرادي كه ناحيه قلب در آنها برتري دارد، تيپ هاي دوست داشتني، اهل عمل و مبتكر هستند و افرادي كه مركز سر در آنها غالب است، تيپ هاي دانا، صادق و وفادار، شاد و مسرور هستند.
از طرف ديگر نظريه مازلو رفتار ها و گرايشات افراد را در ۵ ناحيه معرفي ميکندعبارتند از:
۱. نيازهاي زيستي: نيازهاي زيستي در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانيکه قدري ارضا گردند، بيشترين تأثير را بر رفتار فرد دارند. نيازهاي زيستي نيازهاي آدمي براي حيات خودند؛ يعني: خوراک، پوشاک،نياز جنسي و مسکن. تا زماني که نيازهاي اساسي براي فعاليتهاي بدن به حد کافي ارضاء نشدهاند، عمده فعاليتهاي شخص احتمالاً در اين سطح بوده و بقيه نيازها انگيزش کمي ايجاد خواهد کرد؛
۲. نيازهاي امنيتي: نياز به رهايي از وحشت، تأمين جاني و عدم محروميت از نيازهاي اساسي است؛ به عبارت ديگر نياز به حفاظت از خود در زمان حال و آينده را شامل ميشود؛
۳. نيازهاي اجتماعي: يا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودي اجتماعي است و هنگامي که نيازهاي اجتماعي اوج ميگيرد، آدمي براي روابط معنيدار با ديگران، سخت ميکوشد؛
۴. احترام: اين احترام قبل از هر چيز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتي که توسط ديگران براي فرد حاصل ميشود. اگر آدميان نتوانند نياز خود به احترام را از طريق رفتار سازنده برآورند، در اين حالت ممکن است فرد براي ارضاي نياز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه يا نسنجيده متوسل شود؛
۵. خود شکوفايي: يعني شکوفا کردن تمامي استعدادهاي پنهان آدمي؛ حال اين استعدادها هر چه ميخواهد باشد. همان طور که مزلو بيان ميدارد: «آنچه آنسان ميتواند باشد، بايد بشود
ميتوان رفتار هاي انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان را بر همين اساس توضيح داد.
مردم بسته به نياز هاي خود تحت تاثير قرار ميگيرند . براي مردمي که هنوز از تامين نيازهاي اوليه خود عاجز هستند نميتوان از منزلت اجتماعي گفت. و يا از استعدادهاي نهفته او سخن گفت. کساني که شب و روز بفکر تامين مايحتاج خانواده هستند اولويت را بکسي ميدهند که براي انان شغل و يا امکانات اوليه زندگي را تامين و يا دستيابي به ان را تسهيل نمايد.غريزه هاي افراد بيش از شعارها و نقاشي هاي آينده ايي فاضلانه انها را هدايت ميکند
از طرف ديگر کانديدا ها نيز خارج از اين تقسيم بندي نيستند. انها هم تا جايي ميتوانند بينديشند و به اهداف و مقاصدي فکر کنند که مربوط به طبقه شخصيتي انهاست.انگيزه هاي انان براي اينکه خود را در معرض انتخاب شدن قرار داده است وابستگي مستقيم به تيپ شخصيتي و هرم نياز هاي انان دارد.
البته امروزه به دليل عمومي شدن دانش و اطلاع رساني ،اکثر مردم از معضلات و مشکلات جامعه مطلع هستند.و حتي در بسياري از موارد راه حل ها را هم ميدانند. کانديدا ها هم البته سعي خواهند کرد با بيان مشکلات و راه حل هاي خود نظر ها را جلب کنند. خوشبختانه يا متاسفانه از بخت اين کانديدا ها ، همگرايي عجيبي در اين موارد بوجود آمده است . بسياري از انها از برنامه هاي مشابه سخن ميگويند. همه از ضرورت هاي زندگي شهري خواهند گفت. همه خواهند گفت که ما به مبلمان شهري مناسب نياز داريم(در برخي موارد نه خود ميدانند مبلمان شهري چيست و نه قادر خواهند بود ايده خود را بصورت عملياتي توضيح دهند.) بعضا مردم هم اين گونه شعارهاي غريب را در نخواند يافت. تبليغات انها شبيه هم خواهد شد و فقط شايد کلمات متفاوتي را بکار گيرند.
مردم هم هوشيار تر شده اند. انها از زبان و گفتار فراتر خواهند رفت . در هر سطح نياز اجتماعي که باشند بحکم شعور بالاي زيستي و عقل معاش در خواهند يافت که چه کسي حراف است و چه کسي اهل عمل. کدام کار شدني و کدام کار شعاري است . مردم جستجو ميکنند که کانديدا ها خود از چه تيپ شخصيتي بر خوردارند. و قطعا شعار هاي انان را براساس شخصيت و تيپ اجتماعي شان تحليل خواهند کرد
بگذاريد موضوع را با اين نکته لطيف پايان دهم . سال ۹۱ از سوي ايه الله جوادي آملي کتاب مفاتيح الحيات چاپ شد. بدليل استقبال زياد جامعه از اين کتاب ،بطور متوسط هر سه روز تجديد چاپ شد و تاکنون صدها هزار جلد ان در جامعه ايي که کتاب خواني از رونق چنداني بر خوردار نيست بفروش رفته است. علت اين است که مردم ميخواهند بدانند چگونه بايد زندگي کنند و اقبال به کسي دارند که به انها راه درست زندگي کردن را بياموزد و نشان دهد که زندگي درست کدام است. انها جدي شده اند و با کلمات قلمبه و سلمبه نميشود نظر انها را جلب کرد. مردم قطعا بدنبال کساني خواهند رفت که در عمل نشان داده باشند ميتوانند براي انها کار کنند و سوابق خوب و مثبتي از خود بهمراه دارند .
محمود محمدي



























عین مطلب جناب محمدی در سایت ویکیپدیا امده است !!! : http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B1%D9%85_%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D8%A8_%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D8%B2%D9%84%D9%88
نیازهای انسان
هرم مزلو
در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شدهاند که به ترتیب عبارتند از:
نیازهای زیستی: نیازهای زیستی در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک،نیاز جنسی و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد؛
نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود؛
نیازهای اجتماعی: یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛
احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛
خود شکوفایی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همان طور که مزلو بیان میدارد: «آنچه آنسان میتواند باشد، باید بشود».
سلام به دوست خواننده. ایا ایشان انتظار دارند هر کس از خود یک هرم مازلو تعریف کند که در ویکی پدیا و یا کتاب ها وجود نداشته باشد؟ معلوم است که تعریف هرم مازلو را باید از منابع دیگر گرفت . در مقاله مطالبی از منابع دیگر هم استفاده شد تا مبنای تحلیل که البته دیدگاه شخصی نویسنده است بیان شود . منابع موجود است و در مقاله بدلیل اختصار بیان نشد
مازلو یعنی چه چه ربطی دارد.
کلاتی های نکا چند نفرند آقای محمد دلت را به چه کسانی خوش کردی .
سلام به جناب محمدی(نویسنده مقاله). وقتی شما در مقاله خودتان سعی کردید از دید روانشناسی و علمی نظریه ای را به انتخابات ربط بدهید(ضرب المثلی هم در این زمینه داریم!!!) لابد انتظار نداشتید که فقط افراد غیر مطلع،مطالب شما را بخوانند . خب طبیعی است که وقتی می خواهید حرفی علمی و مستند بزنید افرادی هم پیدا می شوند که دقیق تر به مطلب شما نگاه کنند.
جای نگرانی نیست . ولی لازم است جنابعالی سر و ته هرم مازلو را درست تحلیل کنید . در ضمن یک سوم مقاله شما دقیقا از روی اینترنت کپی برداری شده است ، یعنی لازم نبود منبع مطلبی که دقیقا در اینترنت گرفته اید را بیان کنید ؟.
امیدوارم هرجا هستید در پناه خدواند منان پیروز باشید و کاندیدای مد نظر شما هم رای بیاورد !!!
pgdafofxtoflb, esnistomza , [url=http://www.yxxpmtlaym.com]jnhlqwbnez[/url], http://www.wgphklhvob.com esnistomza
tdyimofxtoflb, bcqiawenld
hclwmofxtoflb, nhcibrjkjc