همزمان با شهادت ریحانه پیامبرازمقام شهیداسدی تجلیل خواهدشد
تاریخ انتشار خبر : ۹۲/۰۱/۱۹
زندگی نامه شهید محمد تقی اسدی محمد تقی اسدی در سال ۱۳۵۰ شمسی در روستای زرندین شهرستان نکا در هفت ماهگی به دنیا آمد . از این رو تولدش با دیگران مانند مولایش امام حسین (ع) فرق داشت . چوپانی را که شغل انبیاست پیشه خود ساخت و با شروع جنگ تحمیلی آن را رها کرده و در بسیج نام نویسی کرد . بارها به منظور پاسداری و دفاع از انقلاب اسلامی و لبیک به ندای امام خمینی ؛روانه جبهه حق علیه باطل شد . برای بار دوم که به جبهه رفت از ناحیه دست و شانه مجروح و به بیمارستان منتقل شد . بعد از ترخیص از بیمارستان به خانه بازگشت و پدر و مادر برایش مراسم اولیه ازدواج را تدارک دیدند ولی شور و شوق رفتن به جبهه او را آرام نمی گذاشت . برای بار سوم راهی جبهه شد و سرانجام در تاریخ چهارم دی ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۴ منطقه امرالرصاص با اصابت گلوی به صورت پاکش به جمع دیگر کبوتران عاشق پیوست .
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقا سید محمود حسینی درمزاری نقل می کرد : بعد از شهادت محمد تقی اسدی جهت عرض تهنیت و تسلیت خدمت پدر شهید شیخ ابوالحسن اسدی رسیدم ، برادر گرامی شهید ، جناب حجه الاسلام اسدی نیز به همراه جمع زیادی حضور داشتند پدر شهید گفت :
چند روز قبل از شهادت پسرم خواب دیدم که در حال قرائت سوره صافات هستم و هنگامی که به آیه و فدینا بذبح عظیم که مربوط به جریان ذبح حضرت اسماعیل است رسیدم عینک از چشمانم روی قرآن افتاد . وقتی از خواب بیدار شدم به مادر محمد تقی گفتم : از خوبی که دیدم به نظر می رسد بچه ما به خیل شهدا پیوست . پس از ۴-۵ روز خبر شهادت او را به ما دادند . بعد از نقل خواب آقای حسینی درمزاری گفت : پرسیدم چگونه این خواب را تعبیر کردی ؟ گفت : من تعبیرم از خواب این بود : عینک بیانگر نور چشم و فرزند است و افتادن آن از چشم به معنای از دست دادن آن می باشد .
محمد تقی با آن که در کودکی در مکتب خانه و یا مدرسه ای درس نخوانده بود پس از پیروزی انقلاب ، قرآن و ادعیه را کاملا فرا گرفته بود و دعای کمیل را با آهنگی بسیار محزون می خواند . نقل شده : برای بار سوم که عازم جبهه های حق علیه باطل شد به مادرش گفت : شام بیشتر درست کن تا همه فامیلان کنار هم جمع بشویم وقصد دارم از آنان طلب حلالیت کنم و مادرش هم خواسته او را اجابت نمود .
وصیت نامه شهید محمد تقی اسدی
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون
آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا با مال و جانشان جهاد نمودند در نزد خدا مقام بلندی دارند و آنان فقط رستگاران و سعادتمندان دو جهانند .
بار دیگر صدای رحیل راهیان کاروان کربلا به گوشم رسید بار دیگر صدای هل من ناصر مولا گوشم را نوازش داد و مرا با خیل راهیان کربلا به وادی عشق و ایثار کشاند و حقیر با اعتقاد به یگانگی ذات حضرت حق جل جلاله و نبوت ۱۲۴ هزار پیامبر و حقانیت چهارده معصوم کتب آسمانی ، عالم غیب ، ملائکه ، معاد و محشر و نشر در این راه گام برداشتم و به پیش رفتم . خداوندا شاهدی که با علم به حقانیت اسلام عزیز رفتم .
ای هم عقیده های من ! و ای همشهری های من ! مبادا در این برهه حساس بی تفاوتی پیشه کنید که سرانجام جز حسرت و ندامت در پیش این چنین انسانها نیست . بار دیگر امتحان الهی در پیش است تا موسائیان از فرعونیان و ابراهیمیان از نمرودیان و حسینیان از یزیدیان مشخص گردند . پس هان ای مسلمان ! هشیار و آگاه باش که کوتاهی و بی تفاوتی تو ، تو را در صف یزیدیان تاریخ قرار ندهد ، پس با مال و جان خود به کمک اسلام برخیزید که خدا وعده داده است که اسلام عزیز را تا قیام قیامت برپا نگهدارد و این پستی و بلندی و جنگ و گریز جز امتحان الهی نیست . پس هشیار باشد که از این امتحان پیروز بیرون آیید و همه پشتیبان اسلام ولایتی باشید و این از طریق ولایت فقیه امکان پذیر است پس پشتیبان ولایت فقیه باشید .
ای پدر و مادرم ! سلام و رحمت الهی بر شما باد که ثمره خود را فدای اسلام عزیز نموده اید . مرا عفو فرمایید که خدمتی به شما نکردم پدر و مادرم ! سرانجام همه انسان ها کوچ نمودن از این جا به دار بقاست . پس چه خوب است که این کوچ ، کوچ سرخ و جهت عزت و سربلندی اسلام و مسلمین و حفظ و حراست سرحدات مملکت اسلام باشد .
مادرجان ! اگر رزمندگان اسلام پیروز شدند و راه کربلای معلا را باز نمودند و ان شاء الله تعالی رفتید کربلا پارچه ای را بر روی قبر امام حسین (ع) طواف بدهید و بر روی قبرم پهن نمایید . مادر عزیزم ! اگر به فیض شهادت نائل گشتم به قول امامان معصوم پیروزیم و اگر هم با پیروزی به اوطان برگشتیم باز هم پیروزیم و سربلندیم پس در هر حال پیروزیم .
برادران عزیز و گرامی ! سلام مخلصانه من نثار شما عزیزان باد که امیدوارم رهرو راه شهیدان باشید و اگر سلاحم از دستم افتاد بگیرید و سنگر مرا خالی نگذارید تا در پیشگاه خداوند پیشوایان و امامان معصوم به ویژه سرور شهیدان حسین بن علی (ع) شرمنده نشوید .
ای خواهران عزیز ! سلام من بر شما باد که امیدوارم همچون زینب صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید و زینب وار با یزیدیان دوران مبارزه کنید و سنگر حجاب را کاملا حفظ نمایید .
ای همسر مهربان و دلسوز و محرم رازهایم که پس از خدا شما راز دار من بوده اید سلام من بر شما باد . در شهادتم غمگین نشوید ؛ زیرا شهادت تنها افتخار ما مسلمانان است . بعد از شهادتم شما آزادید طبق موازین شرع مقدس اسلام به وظایف خود عمل نمایید .
در پایان برادران عزیز ! مقداری بدهکاری دارم ، امیدوارم این دین را به نیابت بنده ادا نمایید که مشخصاتش را در یک نامه جداگانه نوشتم .
از امت شهیدپرور تقاضا دارم که دعا به جان امام امت و رزمندگان عزیز اسلام را فراموش نفرمایید و همیشه پیرو خط امام باشید و وحدت و انسجام و برادری را هر چه بهتر استحکام بخشید .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . التماس دعا .
شهید غواص محمد تقی اسدی دعای کمیل را با آهنگی بسیار محزون می خواند .
یاد آور میشود همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه در روستای زرندین سفلی از مقام این شهید والا مقام تجلیل خواهد شد. دراین مراسم حجت الاسلام طاهری سخنرانی می نماید
.


























