« هر چه بکارید، برداشت خواهید کرد.»/به قلم خانم سیدی

خلاصه خبر : اگر ما انسان ها دریابیم که بخشیدن یعنی داشتن و به دست آوردن؛ در این صورت، بزرگ ترین اصل حیات را دریافته ایم. وقتی داوطلبانه و با رضایتِ خاطر، چیزی را که دوستش داریم به دیگران می بخشیم، در این صورت، جهان نیز به ما خواهد بخشید.

جهان هستی، سرشار از فیض و بخشش خداوندی است. هیچ کس از اعطای خداوند، محروم نیست. حتی با وجود ناشکریِ برخی بندگان، خداوند همچنان نعمت های خود را به آنان ارزانی می دارد: “کُلاً نُمِدُّ هولاء و هولاء من عَطاء رَبّکَ و ما کانَ عطاء رَبّکَ مَحظُوراً” (الاسراء/۲۰)؛ ترجمه: همه را، این گروه و آن گروه را از اعطای پرودگارت، مدد می بخشیم و عطای پرودگار تو از کسی منع نشده است. این یعنی در حقیقت، بخشش های خداوند نامحدود است. وقتی از همین نعمت هایی که خداوند به ما داده است به دیگران می بخشیم؛ افزون بر این که وجودمان سرشار از لذت و آرامش می شود، بلکه درخواهیم یافت که بیش از آن چه بخشیده ایم، خداوند به ما ارزانی می دارد و با این آرامش می توان زندگی را زیبا دید.
از کودکی آموخته ایم، چون خداوند ناظر بر همه ی اعمال ما ست؛ پس هر عملی، عکس العملی دارد. اگر عملی ناپسند و مُضرّ انجام دهیم، عکس العملی ناخوشایند، دریافت خواهیم کرد و اگر کاری نیک انجام دهیم، نتیجه ی آن را به نیکویی درخواهیم یافت. این قانونِ “عمل و عکس العمل”، قانون “کارما” (Karma) نام دارد. این اصل از قانونِ “کارما” می گوید: “هر چه بکارید، برداشت خواهید کرد. پس همیشه اعمال نیک انجام دهید، خدمت کنید، ببخشید و محبت کنید و به افراد بیشتری شادی ببخشید و بعد، شادی به خود شما بازخواهد گشت”. با این کارها، قانون “کارما” را به نفع خویش فَعال کرده ایم. البته پیش از این که از این قانون آگاه شویم، تعالیم قرآنی و آموزه های دینی اسلام نیز از وجود چنین قانونی خبر داده و گفته اند که مراقب هر کار کوچکی که انجام می دهید باشید. شواهد فراوانی از آیات و روایات، گواه این موضوع هستند.

اگر ما انسان ها دریابیم که بخشیدن یعنی داشتن و به دست آوردن؛ در این صورت، بزرگ ترین اصل حیات را دریافته ایم. وقتی داوطلبانه و با رضایتِ خاطر، چیزی را که دوستش داریم به دیگران می بخشیم، در این صورت، جهان نیز به ما خواهد بخشید.
فرد نیکوکاری می گفت: “همیشه ببخشید! من فقط یک زبان دارم. اگر میلیون ها زبان داشتم با همه ی آن ها فقط می گفتم که ببخشید و اعطا نمایید.” به نظر من در حقیقت، تنها، کسانی که می بخشند زندگی می کنند؛ و آن ها که نمی بخشند، مانند مُردگان هستند. چنین کسانی فقط از گرفتن، شاد می شوند. چه قدر خوب است، جزو دسته ای باشیم که بی قید و شرط و بی حد و مرز می بخشند و هیچ گاه از بخشیدن خسته نمی شوند. بخشیدنِ مشروط، عمل ما را به تجارت تبدیل می کند. اما در قانونِ عشق، افراد می بخشند بدون آن که در برابر، چیزی حتی یک تشکر ساده دریافت نمایند.
کسی می گفت: “من چیزهای زیادی بخشیده ام؛ اما در برابر، جز یک نگاه توهین آمیز، چیزی دریافت نکرده ام.” در پاسخ گفتم: بیاییم به شخص نبخشیم؛ بلکه آن فرد را به عنوان تصویری از خدا ببینیم و آن چه را که به او می بخشیم در واقع به خداوند بدهیم. آن شخص، فقط مانند یک صندوقِ پست است. وقتی که نامه ای را پست می کنید، مهم نیست که صندوقِ پست کهنه است یا نو. فقط نامه را در آن می اندازید و اطمینان دارید که نامه به مقصد خواهد رسید. مقصد ما خدا ست. با چنین اعتقادی اگر ببخشیم، آن گاه متبرک خواهیم شد. در سخنانِ پیشوایان دین اسلام نیز آمده است که شما آن چه از اموال و دارایی خود -کم یا زیاد- به مستمندان انفاق می کنید، ابتدا آن را در دستان خداوند می نهید. پس شایسته است که دستان خود را ببوسید؛ چون متبرّک شده است: “چه کسی به خداوند، وامی نیکو می دهد؟” (البقره/۲۴۵).

با خود می اندیشیدم، حال که نمی توانیم هیچ چیزی را -حتی سوزنی را- از این دنیا با خود ببریم؛ بنابراین چرا وقتمان را به اندوختن سرمایه ای صرف نکنیم که از مرزهای مرگ هم فراتر می رود و می تواند در همه ی احوال و همه جا حامی آدمی باشد و به وی آرامش و امنیت ببخشد؟ اندوختن این سرمایه، چیزی جز خدمت کردن به بشریتِ رنجدیده و دردمند نیست. خدمتی که به دیگران می کنیم به صورتی دیگر و در زمانی صحیح به ما باز می گردد و این قانون طبیعت زندگی است و یکی دیگر از قوانین خدا محسوب می شود.
یک اصل زندگی می گوید، تا جایی که می توانید به افراد بیشتری خوبی کنید که بارشان را در راه دشوار زندگی بر دوش کشند. من معتقدم روزی که به انسان، پرنده یا حیوانی کمک نکرده باشیم، روزی از دست رفته است.
به نظر می رسد، اکنون زمان تغییرِ نگرش کسانی که بر خلاف این نوشته ها فکر می کنند، فرارسیده است. همه ی ما به دنبال
ثروت هستیم؛ اما ثروتِ واقعی یعنی، داشتنِ آرامش روحی و روانی از داشته های خویش؛ یعنی، برخورداری به ا
ندازه ی کفایت؛ به طوری که محتاج دیگران نباشیم و به سبب زیاده خواهی، دست نیاز به سوی دیگران دراز نکنیم. ثروتمندانی را می شناسم که بر خلافِ برخورداری از اموال و امکانات مادیِ فراوان، به شدت محتاج لحظه ای آرامش هستند. در برابر، کسانی را می شناسم که ثروت زیادی ندارند؛ اما با آرامش، زندگی می کنند.
تعالیم قرآن کریم به ما می آموزد که با انفاق به دیگران، دچار مشکل نمی شویم؛ بلکه این، بخل ورزیدن در برابر چیزهایی که داریم است که برایمان مشکل آفرینی می کند. اصلاً بخششِ مال را از آن روی “انفاق” می نامند که جاهای خالی را پُر می کند و شکاف ها و فاصله ها را از بین می بَرَد.
باغدارانی که پدرشان یک عمر، بی دریغ و بی منّت به نیازمندان جامعه ی خود انفاق می نمود؛ پس از مرگ پدر، عهد بستند که دیگر به کسی کمک نکنند. آن ها به آن چه در اختیار داشتند، وابستگی نشان دادند و تصور کردند که با کمک کردن به دیگران، از ثروتشان کاسته می شود و با جمع آوری و ذخیره ی آن، به ثروت بی شماری دست می یابند. شبی، سوگند یاد کردند که سحرگاه، میوه ها را دور از چشمان محرومان بچینند و از باغ خارج کنند. آن ها صبح روز بعد، زودتر از همیشه بیدار شدند و به سوی باغ رفتند که محصول را بچینند.‌ هنگامی که به باغ رسیدند، دیدند همه ی باغ در آتش سوخته و به تَلی از خاکستر تبدیل شده است. یکی از آنان که عاقل ترینشان بود گفت: آیا شب گذشته به شما نگفتم که این تصمیم شما، اشتباه ست؟ نگفتم چرا خدا را فراموش می کنید؟ چرا نگران آینده هستید؟ (القلم/ ۱۷ تا ۳۳).
توجه به محرومان و یتیمان، گاه روزها، ماه ها و حتی سال ها بعد، تاثیر خود را در زندگی فرد و فرزندانش نشان خواهد داد. داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) در سوره ی مبارکه ی “کهف”، آیه ی ۸۲ نمونه ی این تاثیر را روشن می سازد: “موسی (ع) و خضر (ع) دو پیامبر بزرگ خدا در سفری که با هم داشتند، به شهری رسیدند که مردمش از آن دو پذیرایی نکردند. این دو بزرگوار در اطراف شهر به دیواری که در حال فروریختن بود تکیه دادند که دمی بیآسایند‌. حضرت خضر (ع) به حضرت موسی (ع) فرمود: باید این دیوار را تعمیر کنیم. این دیوار که گنجی در زیر آن پنهان است به دو پسر بچه ی یتیم تعلق دارد که در این شهر زندگی می کنند. از آن جا که پدر آن ها مردی نیکوکار بود و در زندگی خویش از کودکانِ یتیم مراقبت می کرد؛ ما از جانب خدا ماموریت یافته ایم این دیوار را تعمیر کنیم که گنج نهفته در زیر آن از دستبرد دیگران محفوظ بماند؛ چرا که این گنج، تامین کننده ی آینده ی آن دو کودک است.”
آموزه های دینی به ما می گویند، کشاورزی که دانه های بیشتری می خواهد، باید بخشی از دانه های خود را به زمین ببخشد. وقتی لبخند کسی را می خواهید، باید لبخند خود را ارزانی کنید.‌ اگر عشق و محبت می خواهید، باید به دیگران عشق بورزید. اگر کمک می خواهید، باید به دیگران کمک کنید. اگر ثروت می خواهید، باید بخشی از دارایی خود را در اختیار دیگران بگذارید.
“این جهان، کوه است و فعل ما نِدا سوی ما آید نداها را صدا” (مثنوی معنوی)
امروز -روز احسان و نیکوکاری به تقویم جمهوری اسلامی ایران- خیلی ها برای داشتن چیزهای خوب، بخشی از پول یا امکانات خود را که در اختیار دارند، می بخشند. آن ها امروز، چیزهایی را رها می کنند و هدیه می دهند که به موهبت های بزرگتر دست یابند. امروز، بهترین زمان برای تمرینِ کاستن از وابستگی هایمان به پول و مادّیات است.

در بین نیازمندان، دانش آموزانی هستند که نیاز به مراقبت و مهرورزی دارند. دانش آموزانی که به سبب فقر و تنگدستی، دوران سختی را می گذرانند. بی شک، آن ها نیز آرمان ها، اندیشه ها و آرزوهایی دارند؛ اما مشکلات مالی، جلوی هر گونه پیشرفت علمی و حتی دستیابی به ضروری ترین امکانات زندگی را از ایشان گرفته است.
امروز برای کمک به دانش آموزانِ نیازمند، منتظر دعوت نامه ی مسئولان آموزش و پرورش و مدارس نباشیم. امروز از هر خدمتی که از ما ساخته است، برای تامین مخارج و هزینه های تحصیلی دانش آموزان کم بضاعت دریغ نورزیم و داوطلبانه و پیشاپیش، سهم خود را برای دستگیری از مُحَصّلانِ تنگ دست، بپردازیم. امروز به شکرانه ی نعمت هایی که خدا به من داده است و در حد بضاعتی که دارم با شرکت در جشن احسان و نیکوکاری، امید و شوق را در دل کودکان و دانش آموزان عزیز شهرم می نشانم؛ هر چند فقط بخش بسیار کوچکی از خلاهای زندگی این عزیزان را پُر نماید.
سرانجام، همه ی خوانندگان محترم را با ذکر آیه ای از قرآن کریم به یاری رسانی مداوم به دانش آموزان محتاح و تنگ دست، تشویق و دعوت می کنم:
“وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا

قَوْلًا سَدِيدًا” (النساء/۹)؛ به خاطر داشته باشیم، کارهایی نیک که انجام می دهیم، به ما بازخواهند گشت.

نوشتار مطرح شده فوق را به مناسبت ۱۴ اسفند (روز احسان و نیکوکاری) به همه ی مردم شریف ایران تقدیم نمودم .
سیده رقیه سیدی جربندی،
دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث ،
دبیر دین و زندگی وحامی طرح اکرام کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان نکا

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *