عشق به ولایت شاخصه شهید لقمانی

سیده نوابه مهدی پور رودباری ۹۰ سال سن دارد همسرش حاج عباس لقمانی شهمیری در سال ۹۲ به رحمت خدا رفت،
۲ دختربه نام های ملک جهان و سلیمه و۳ پسربه نام های محمد، غلامعلی و غلامحسین ازخدا هدیه گرفتند
وی در گفتگو با نیکا خبر ازشهید غلامعلی لقمانی می گوید :غلامعلی فرزند سوم خانواده خوش اخلاق، بسیار صادق، آرام، اهل عبادت و فرایض دینی بود، به نماز به خصوص نماز جمعه اهمیت می داد، به ورزش علاقه داشت و مربی فوتبال بود ازارادت خالصانه به امام خمینی(ره) بودبگونه ایکه عاشق رهبربود وهمیشه می گفت مبادا یک لحظه امام را تنها بگذارید به خدا حسین ما خمینی است و لبیک به هل من ناصرش اطاعت از او اطاعت از فرامین است عشق به ولایت شاخصه شهید غلامعلی بود

 

 

غلامعلی دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خود را در نکا گذراند و برای ادامه تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه بابل رفت.فعالیت‌های انقلابی را از سال ۵۶ مخفیانه آغازکرد و قبل ازانقلاب به همراه برادرش نوارها و اعلامیه‌های امام را پخش می کردند و به عنوان رئیس انجمن تشکل های دانش آموزی شهرستان نکا فعالیت می‌کرد.
او در فراخوانی که صداو سیما داده بود قبول شد و به تولید رادیو مشغول شد در فعالیت های رادیویی هم نویسنده، تهیه کننده و مجری بود و برنامه های سلام صبح بخیر و راهیان قدس که در مورد جبهه و جنگ بود برنامه های رادیویی اجرا می کرد در جبهه های حق علیه باطل نیز رسالت خبرنگاری خود را بجا آورد در سال ۶۴ اعزام به جبهه در آزادسازی فاو شرکت کردند.
غلامعلی در ۵ بهمن به شهادت رسید
بسیار فروتن و با گذشت بود، به فکر فقرا و مستمندان بود و از هرطریقی به آنها کمک می کرد که بسیاری ازاین افراد پس از شهادت وی برایمان از کمک وی می‌گفتند.
غلامعلی در سال ۱۳۶۱ به مدت ۴ ماه در منطقه جنگی کردستان و سال۱۳۶۴ به مدت ۳ ماه در منطقه فاو و در عملیات والفجر ۸ حضور داشت.
در سال ۱۳۶۵ نیز به عنوان ماموریت یک ماه در قالب سپاهیان محمد(ص) از طریق صدا و سیمای زاهدان به مرکز خوزستان رفت و از آنجه برای تهیه برنامه به جبهه اعزام شد که درعملیات کربلای ۵ در شلمچه آنجا به عنوان آرپی چی زن بود ۱۲ روز در یک قسمت که به صورت مثلت تحت محاصره عراقی ها بود مقاومت کردند وقتی ماموریتشان تمام شد کمک آرپی چی تعریف میکرد دنبال چیزی می گشت گفتند دنبال چه هستی گفت: دنبال آب هستم وضو بگیرم که ناگهان ترکش به پیشانی وی اصابت کرد و نرسیده به ۲کیلومتری مقر امداد در تاریخ ۵ بهمن ۶۵ در سن ۲۳ سالگی به مقام شهادت نائل شد.


در بخش ازوصیت نامه وی آمده است : “مبادا با شیون و زاری دشمن را شاد کنید هیچ گاه به خود اجازه ندهید برای کسی که راه شناخته و مقصد را یافته و در آن قدم نهاده و به فیض عظمی دسته یافته است که گریه تاسف کنید مگر نه این است که عاقبت همه مان مرگ است پس بهتر این مرگ شهادت درراه خدا باشد. چه خوبست با روی سرخ با سینه گلگون و با بدنی غرقه در خون به لقای یار شتافت و عرض کرد خدایا ارمغان من همین است تنها توانستم بدن سوراخ شده را برایت بیاورم آنقدر مشتاق کویت بودم که بی دست و سر آمدم پس بپذیر به در گاهت مرا و قرار بده از صالحین.”

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *