نیایش از زبان امام العارفین علی ابن الحسین
تاریخ انتشار خبر : ۹۲/۰۱/۹
به ستايش خداي عز و جل و ثناي بر او:
سپاس خدايي را که اول است بي آنکه پيش از او اولي باشد و آخر است بي آنکه پس از او آخري باشد خدايي که ديده هاي بينندگان از ديدنش فرو مانده و انديشه هاي توصيف کنندگان از وصفش عاجز شده اند.
سپاس خدايي را که زيباييهاي آفرينش را براي ما برگزيد و روزيهاي پاکيزه را بر ما روان ساخت و ما را به تسلط بر همه ي آفريدگان برتري داد و از اين جهت همه ي مخلوقاتش ما را به قدرت او فرمانبردار و به نيرويش از اطاعت ما ناچارند و سپاس خدايي را که در احتياج ما را از غير خود فرو بست پس در برابر اين همه نعمت چگونه بر سپاس او طاقت داريم؟ يا کي توانيم شکرش را به جا آريم؟
نيايش درباره ي پدر و مادر:
خدايا بر محمد و آل و نسل و تبار او رحمت فرست، و پدر و مادر مرا به بهترين امتيازي که به پدران و مادران بندگان مومنت بخشيده اي اختصاص ده، اي مهربانترين مهربانان.
خدايا در پي نمازها و در قسمتي از اوقات شب ودر ساعتي از ساعات روزم ذکر ايشانرا از يادم مبر.
نيايش در پناه جستن به خدا از ناملايمات و اخلاق ناستوده و کردارهاي ناپسند:
خدايا من به تو پناه مي برم از طغيان حرص و تندي خشم و غلبه حسد و ضعف نيروي صبر و کمي قناعت و سوء خلق و افراط شهوت و غلبه عصبيت و پيروي هوس و مخالفت هدايت و از خواب غفلت و اقدام بر تکلف(تعاطي الکلفه) و گزيدن باطل بر حق و پافشاري برگناه و خرد شمردن معصيت و بزرگ شمردن طاعت و تفاخر توانگران و تحقير نسبت به درويشان و کوتاهي در حق زير دستان و ناسپاسي نسبت به کسي که بر ما حقي داشته باشد و از آنکه به ستمکاري کمک دهيم يا ستم زده اي راخوار گذاريم يا آنچه را که حق ما نيست بخواهيم يا در علم از روي بي اطلاعي و برخلاف عقيده سخني گوئيم. وپناه مي بريم به تو از آنکه قصد خيانت با کسي داشته باشيم. و از آنکه در اعمالمان خود پسندي کنيم و آرزوهاي خود را دراز سازيم و پناه مي بريم به تو از بدي باطن و کوچک شمردن گناه خرد و از آنکه شيطان بر ما چيره گردد يا روزگار ما را واژگون بخت سازد يا سلطان در باره ما ستم کند. و پناه مي بريم به تو از دست آلودن به اسراف و از نايافتن رزق کفاف و پناه به تو از شماتت دشمنان و احتياج به همگنان و زيستن در سختي و مرگ بدون آمادگي و از عظيمترين حسرت وبزرگترين مصيبت و بد ترين بد بختي که حسرت قيامت و مصيبت در دين و دخول به دوزخ است و از بدي عاقبت و نوميدي از ثواب و نزول عقاب.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست و مرا وهمه مومنين و مومنات را از شر اين بديها پناه ده اي مهربانترين مهربانان.
نيايش در مقام التجاء به خداي تعالي :
خدايا اگر خواهي که از ما در گذري پس به سبب فضل تست و اگر خواهي که ما را عذاب کني پس به موجب عدل تست پس به آئين انعام خود عفو خويش را بي دريغ به ما ارزاني دار و به سنت گذشت خود ما را از عذاب خويش ايمن ساز زيرا که ما تاب تحمل عدل تو را نداريم و بي مدد عفوت براي احدي از ما نجاتي نيست اي بي نياز بي نيازان. اينک ما بندگان توييم در پيشگاه تو و من از همه محتاجان به تو محتاج ترم پس به توانگري خود فقر ما را جبران کن و رشته اميد ما را با تيغ دريغ مبر که اگر چنين کني کسي را که از رحمت تو نيک بختي طلبيده بدبخت ساخته اي، و آن را که از فضل تو اعانت خواسته نوميد کرده اي، پس در اين صورت بازگشت ما از طرف تو به سوي که خواهد بود؟و از در خانه ي تو به کجا خواهيم رفت؟ منزهي تو اي خدا از آن که ما را از درگاه خود براني. ماييم آن درماندگان که اجابتشان را واجب ساخته اي، و مائيم آن گرفتاران رنج که رفع گرفتاري را به ايشان وعده داده اي. و مناسبترين چيزها به مقتضاي مشيت تو و سزاوار ترين کارها براي تو در آيين عظمتت،رحمت آوردن بر کسي است ه از تو طلب رحمت کند و فريادرسي از کسي است که از تو فريادرسي خواهد پس بر زاري ما نزد خود رحمت آور و يراي آنکه خود را در پيشگاهت به خاک افکنده ايم از گرفتاري نجاتمان بخش.
خدايا شيطان که از او پيروي کرده ايم از ما شماتت کرد. پس بر محمد و آلش رحمت فرست و اکنون که او را براي تو ترک کرديم و از طرف او به سوي تو متوجه شديم او را بر ما مجال شماتت مده.
نيايش در طلب فرجام نيک
اي کسي که يادت مايه آبروي يادکنندگان است ، و اي کسي که شکرت موجب کامروايي شاکرانست ، و اي کسي که طاعتت باعث نجات مطيعانست ، بر محمد و آلش رحمت فرست و دلهاي ما را به ياد خود از هر ياد و زبانهامان را بشکر خود از هر شکر و اعضايمان را به طاعت خود از هر طاعت مشغول دار و اگر براي ما فراغتي از کارها تقدير کرده باشي ، پس آن را فراغت توام با سلامتي قرار ده که به سبب آن گناهي دامنگيرمان نشود ، و خستگي اي به ما نپيوندد تا نويسندگان گناهان با نامه اي خالي از ذکر بدي هامان از طرف ما باز گردند، و نويسندگان حسنات به سبب آنچه از نيکي هاي ما نوشته اند شادان باز آيند، و چون ايام عمرمان سپري شود و رشته زندگي مان بگسلد و آن دعوت تو که از وقوع و اجابتش گريز نيست ما را احضار کند پس بر محمد و آلش رحمت فرست و پايان آنچه را که نويسندگان اعمالمان بر ما مي نويسند توبه اي پذيرفته قرار ده که بعد از آن ما را بر گناهي که کرده باشيم و نافرماني اي که مرتکب شده باشيم توبيخ نکني، و روزي که اسرار و اخبار بندگانت را مي آزمايي در برابر حاضران و ناظران پرده اي را که خود فرو گسترده اي از روي کار ما برنداري زيرا که تو نسبت به هرکه تو را بخواند مهرباني و در باره هر که تو را ندا دهد اجابت کننده اي.


























