آثارو پیامدهای کاهش جمعیّت درایران/به قلم سیدی جربندی

آثار و پیامدهای کاهش جمعیّت در ایران، برخی از آثار و پیامدهای کاهش جمعیّت عبارتند از:
۱. عدم رشد و توسعه اقتصادی
از جمله آثار و پیامدهای منفی کاهش جمعیّت، تغییر ساختار جمعی و به اصطلاح، پیر شدن جمعیّت کشور و در نتیجه، عدم رشد و توسعه اقتصادی است. بدین معنا که انتقال هرم سنی جمعیّت از جوانی به سالخوردگی، در شرایطی است که محرّکه اصلی و کلیدی توسعه «منابع انسانی» می¬باشد؛ زیرا اگر به راستی، دولتی بخواهد در خدمت مردم باشد و در تلاش برای توسعه اقتصادی جامعه باشد و همه توان و ظرفیّت منابع ملّی، سرمایه و زیرساخت¬های سخت افزاری و نرم افزاری را به درستی به کار گیرد، افزایش جمعیّت، عاملی برای شتاب روند توسعه اقتصادی می¬باشد؛ زیرا مهم¬ترین نیاز اوّلیّه توسعه اقتصادی، وجود نیروهای جوان، فعّال و کارآمد است. بنابراین، کاهش جمعیّت موجب پیری جمعیت است که خود مانعی برای رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. به عبارت دیگر، در شرایط کنونی که جامعه اسلامی ما با معضل گسل کاهـش جمعیّت مواجه است، این امر، عامل مهمّی برای عقب¬ماندگی و عدم توسعه کشور محسوب می¬شود.1
۲. پیری و بی نشاطی جمعیّت
از دیگر مشکلات ناشی از تنظیم خانواده و کنترل جمعیّت، پیری جمعیّت و فقدان نشاط و تحرّک لازم اقتصادی، اجتماعی است. روشن است که توسعه و رونق اقتصادی، وابسته به نیروی جوان و کارآمد است. با کاهش و رشد منفی جمعیّت، جمعیّت جامعه پیر می¬شود و از نشاط و سرزندگی لازم برخوردار نخواهد بود؛ زیرا جوانان مایه پویایی و سرزندگی جوامع هستند و غالب نوآوری¬ها، خلاقیّت¬ها و نیز جهش¬های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی توسّط نیروهای جـوان به منصّه ظهور می¬رسد. در جامعه با جمعیّت پیر، دولت ها و صاحبان سرمایه، احساس خطر می¬کنند. اساساً نا امیدی بر جامعه سایه می¬افکند و جامعه به سمت محو شدن کامل حرکت می¬کند. ژاک شیراک، نخست وزیر وقت فرانسه، درباره کشورهای مدرن اروپایی پیش بینی کرد: « اروپا در حال محو شدن است. به زودی کشورهای ما خالی می¬شوند. به همین دلیل بعضی کشورهای بزرگ، از جمله کانادا به طور جدّی روی برنامه مهاجرت¬پذیری، سرمایه¬گذاری کرده¬اند. در حال حاضر، ایالت کبک در کانادا حمایت از زادآوری را شروع کرده است. در این ایالت، برای نوزادان جدید ۷۵۰۰ دلار نقد در نظر گرفته شده است .2
۳. آسیب‌های اخلاقی و تربیّتی
یکی از پیامدهای منفی کاهش و نیز کنترل جمعیّت، آسیب¬های اخلاقی و تربیّتی است. جان رایان، دین¬شناس کاتولیک آمریکایی، از زنان می¬خواهد که بچّه های زیادی داشته باشند.
{۱. مک کبین، ببل، «تأمّلی درباره خانواده تک فرزندی»، سیاحت غرب، سال سوّم، ش۳۲، اسفند ۱۳۸۴ هـ . ش، ص۳۸.}

وی معتقد است تأمین خانواده¬های بزرگ، به انواعی از نظم نیاز دارد که حاصل آن زندگی موفّق است. نوع زندگی¬ای که فقط با داشتن هزینه ادامه زندگی اتّفاق می¬افتد؛ یعنی ایثارکردن، احیای خود برای دست برداشتن از امکانات و پیش دستی برای رسیدن به آینده. وی معتقد است: کارشناسانی که به کنترل موالید معتقدند، به نوع شخصیّت¬هایی که لازم است، درست شود تا جامعه به صورت متعادل رشد کند و به حیات خود ادامه دهد، فکر نکرده¬اند. نکـته دیگر این¬که، خـانواده¬های کـم¬جمعیّت، مـمکن است ثـروتمند شـوند، امـّا ثروتمند شدن آنان، از فقیر ماندن¬شان خطرناک¬تر است .
این موضـوع به واقعیّتی غیرقابل انکار اشاره دارد؛ زیرا ما در مباحث جمعیّت شناختی، غالباً به آسیب¬هایی توجّه می¬کنیم که از ترکیب فقر و پرجمعیّتی خانواده¬ها به وجود می¬آید. در ایـن زمـینه از یک سو، از آسیب¬های اخـلاقی و تـربیّتی¬ای کـه متوجّه خـانواده¬های کم¬جمعیّت، به ویژه تک فرزندی است، غافل می¬شویم و از سوی دیگر، به منافع و فوایدی که در خانواده¬های پرجمعیّت وجود دارد، توجّه نکرده¬ایم؛ زیرا ترکیب رفاه و تک فرزندی، خود مقوله¬ای است که می‌تواند موجب بروز مشکلات فراوانی شود؛ زیرا کودکان در خـانواده‌های کم-جمعیّت، به ویژه تـک فرزندی، هـمواره با سلسله خواست‌ها و انتظارات بی¬پایانی رشد می‌کنند که همه یا اکثر آن¬ها برآورده می¬شود. از این رو، فرزندان در چنین خانواده‌هایی با مفاهیم ارزشی و اخلاقی¬ای نظیر قناعت، ایثار، گذشت، کمک به همنوعان، صبر، شکیبایی، تحمّل، مدارا و . . . بیگانه خواهند بود. از سوی دیگر، به دلیل اصالت رفاه و لذّت، والدین نیز فرزند بیشتر را «مزاحم» تلقّی می‌کنند.4

3
والدین در چنین خانواده‌هایی، از نعمت فرزندان، بی بهره خواهند بود. بنابراین، اگر در نگرش دینی قناعت، ایثار، گذشت، همیاری، کمک به همنوعان، کار و تلاش برای رشد و راحتی دیگران و سایر ارزش¬های اخلاقی، فی نفسه ارزش است و رفاه و لذّت مادی در درجـه دوّم اعتبار و اهمیّت قرار دارد، سیاست¬های کاهش جمعیّت تا حدّ پیدایش خانواده¬های تـک فرزند از این منظر، امری نامطلوب خواهد بود؛ زیرا کنترل جمعیّت منجر به هسته¬ای شدن و تک فرزندی شدن خانواده شده و این خود تابعی از اولویّت یافتن رفاه و لذّت مادی است. این امر تغییراتی را در رفتارهای جنسی مردان و زنان موجب می¬شود. دستیابی دختران و پسران در سنین مختلف به ابزارهای کنترل بارداری و اطمینان از عدم بارداری¬های ناخواسته، زمینه لازم را برای ایجاد روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده افزایش می¬دهد. علاوه بر این¬که، تنظیم خانواده و کنترل جمعیّت دستاویز مناسبی برای مدافعان سقط جنین در جامعه می¬شود . به همین دلیل، جنبش اصلاح نژادی، شعار کاهش جمعیّت، عقیم سازی، کنترل زاد و ولد و سقط جنین را به عنوان آرمان جهانی خود، در جهت رفع فقر و ایجاد جامعه¬ای متکامل معرّفی کرده است. طبیعی است که دستاوردهای این شعار، نوید جامعه¬ای با اندیشه دستیابی به پیشرفت اجتماعی، بدون نیاز به دین و اخلاق است . این اقدامات غیراخلاقی، که در سایه شعارهای به ظاهر جذّاب کنترل جمعیّت و سقط¬ جنین‌های اختیاری صورت می¬گیرد، توسّط سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی و یونیسف در حـال پیاده شـدن در کشورهای در حـال تـوسعه و توسعه نیافته‌اند. به نظر می¬رسد، این¬ها جملگی آسیب‌های اخلاقی است که دامنگیر سیاست کنترل جمعیّت می¬باشد.

۱. تأمّلی درباره خانواده تک فرزندی، ص۳۲.
۲. گاردنر، جان ویلیام، جنگ علیه خانواده، تلخیص و تدوین: معصومه محمّدی، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ۱۳۸۶ هـ . ش، ص۲۸۷.
۳. همان، ص۲۸۸.

۴. انقطاع نسل بشر
از جمله آثار رشد منفی و کاهش جمعیّت، پیری و در نتیجه، حرکت به سمت و سوی انقـطاع نسـل بشـراست؛ زیرا بر اسـاس آمـوزه¬های برگـرفته از مـعارف ناب قـرآن و اهل¬بیت(ع)، یکی از مهم¬ترین فلسفه¬های ازدواج و تشکیل خانواده، زاد و ولد و تشکیل اجتماعات بشری است. اصولاً فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده، بقای نسل بشری است که مطابق فلسفه آفرینش می¬باشد. افراد از طریق ازدواج و فرزندآوری، موجـب پیوند بین نسـل¬ها و تدوام نسل بشر می¬شوند. امّا اگر قرار باشد، علی رغم تشکیل خانواده، تأکید بر اصل ازدواج باشد و زاد و ولد، نه تنها به عنوان یک اصل مطرح نباشد، بلکه سیاست راهبردی جامعه تأکید بر کنترل موالید باشد، در بلندمدّت جامعه با امحا و انقطاع نسل بشر مواجه خواهد شد؛ معضلی که امروزه بسیاری از کشورهای غربی با آن مواجه می باشند. کشور ما نیز در صورت تداوم سیاست کنترل جمعیّت، با این بحران جدّی مواجه خواهد شد .6
مخالفان سیاست کنترل جمعیت معتقدند که کنترل جمعیّت با فلسفه ازدواج در تنافی و تعارض است و این¬که تولیدمثل و داشتن فرزند زیاد در اسلام ذاتاً مطلوب است. هم¬چنین کمبودها و مشکلات اقتصادی را ناشی از ناتوانی دولت‌ها در برنامه ریزی صحیح می‌دانند و نه ناشی از فزونی جمعیّت. علاوه بر این¬که، امکانات به اندازه نیاز وجـود دارد و خداوند در قرآن، کسانی را که از ترس کمبود روزی و یا فقر، اقدام به فرزندکـشی می‌کنند، سـرزنش می‌کند. هم¬چنین این گروه بر استعماری بودن سیاست کنترل جمعیّت و نیز بر ضرورت تکثیر نسل به عنوان اصل ضروری در اسلام تأکید دارند .

فولادی، محمّد، «تأمّلی در سیاست کنترل جمعیّت؛ آثار و پیامدهای آن»، معرفت، سال سوّم، شماره اوّل، ۱۳۹۰ هـ . ش، ص۱۶۳.
۲. نوری همدانی، حسین(آیت الله)، «کنترل جمعیّت»، فقه اهل بیت، سال نهم، ش۳۳، بهار ۱۳۸۲ هـ . ش، صص۵۱ و ۲۴.dscn8669

سیده رقیه سیدی جربندی
دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث

دیدگاه های این مطلب

1 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. سلام خانم سیدی خیلی جلب نوشتی متشکری از ما گذشت نوه دار شدیم کمی به خودت واطرافت نگاه کن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *