شورا و مشورت از منظر دین مبین اسلام

مشورت و واژه‌هاي مترادف آن از ماده شور و در لغت از شار، «شارالعسل» به معناي بيرون آوردن عسل ناب از کندو گرفته شده‌است[۱] و در اصطلاح برخورداري از هم‌فکري در کارها و رأي تخصصي خردمندان براي انتخاب‏ اصلح است.[۲] زيرا مشاوره موجب رهنمون شدن به سوي بهترين انديشه و محکم­ترين نظر و دور ماندن از خودپسندي و خودرأيي است که گاه شكست‌هاي جبران ناپذير رادرپي‌دارد.
پيامبر(ص) با وجود وحي، برخورداري از عصمت و قواي کامل عقلاني، بر اساس تعاليم قرآن کريم، همواره در تمام امور به جزاحكام شرعي با ياران خويش رايزني مي‌كرد و بهترين راه را برمي‌گزيد.[۳] بدان سبب که مسلمانان نيز به اين سنت روي آورده[۴] در زندگي شيوه خردمندان را در پيش گيرند تا از فرو غلطيدن در دام استبداد و خود رأيي که سرانجامش سقوط و تباهي است،[۵] بپرهيزند.
پيامبر (ص) در اين‌باره مي‌فرمايد: «هرگاه زمامدارانتان خودسر، توانگرانتان بخيل و امورتان بر مشورت برگزار نشد، زير زمين براي شما بهتر از روي زمين خواهد بود».[۶]
۲) مسلمانان، حتي آن­ها که از انديشه و قواي عقلاني برتر برخوردارند، به مشورت نيازمندند و بايد اين سيره‏ را پس از آن‏حضرت به کار گيرند و از نتايج مطلوب آن برخوردار شوند و زندگي را براساس آن بنيان نهند.
رايزني با مردم و توجه به ديدگاه­هاي آنان نه تنها موجب دوري از استبداد مي­گردد، بلکه بهره­گيري از توانايي‌ها و کسب آرا و انديشه هاي متقن را در پي­ دارد.

ويژگي‌هاي شوراي اسلامي از ديدگاه پيامبر(ص)
قرآن کريم خطاب به پيامبر(ص) مي‌فرمايد: «در تصميمات خود با آنان به مشورت بپرداز، و چون تصميم گرفتي بر خدا توکل کن، زيرا خداوند توکّل کنندگان را دوست ‌دارد[۷] و در آيه‌اي ديگر مشورت را از خصايص مهم مؤمنان دانسته و از آن در كنار نماز و انفاق ياد كرده[۸] و
فوايد مشورت از ديدگاه اسلام :
۱- موجب رشد و آگاهي مشورت كننده نسبت به موضوع مورد مشاوره مي­شود.
۲- حل مشكلات با هزينه­هاي مادّي و معنوي كمتر و در زمان كوتاه تر امكان پذير خواهد بود.
۳- كسب مهارت‌هاي جديد و شيوه به كارگيري آن.
۴- جلوگيري از گمراهي و شکست: کسي که از نظرات و افکار ديگران بهره گيرد، موارد و مکان‌هاي‌ لغزش و اشتباه را مي‌شناسد
۵- ايجاد مسؤليت‌پذيري در تمامي آحاد مردم نسبت به حل مشکلات اجتماعي: «مشورت با مردم آنان را به تفکر و دقت در امور واداشته، جامعه را از گرفتار شدن در جمود فکري و بي‌تفاوتي باز‌داشته و رسيدن به بهترين راه حل‌ها را امکان‌پذير مي‌کند». از اين‌رو مشورت را باب رحمت، مفتاح و برکت ناميده‌اند.[۹]

ويژگي‌هاي مشاور از ديدگاه اسلام:
اگر چه مشورت در امور راه گشاي مشكلات بسياري است؛ اما اگر مشاور صلاحيت­هاي لازم را دارا نباشد، نه تنها مشورت كننده بهره­اي از آن نخواهد برد، بلكه زيان‌هاي آن بيش از منفعتش خواهد بود. پيامبر در صلح «حديبيه» بر خلاف افکار عمومي يارانش که با اصل صلح و برخي از مفاد آن مخالفت بودند با مشرکان پيمان صلح بست و اعتراض صحابه را ناديده گرفت. گذشت زمان نيز ثابت کرد که عمل پيامبر(ص) به نفع مسلمانان بوده است.[۱۰]
از اين‌رو اسلام، ويژگي­هايي براي مشاور برمي‌شمرد تا مشورت ثمربخش باشد:
۱- خدا ترسي: وجود اين خصلت در مشاور او را مورد اعتماد قرار داده و از طرح راه­هايي كه خشنودي خدا در آن نيست و يا در نظر گرفتن منافع خويش برحذر باشد و از سر نيك انديشي و خيرخواهي او را راهنمايي كند.
امام صادق(ع) در اين باره به سفيان ثوري مي­فرمايد: «در كار خويش با كساني مشورت كن كه پرواي الهي دارند».[۱۱]
۲- تجربه: مشاور مي­بايست در زمينه مورد مشورت، تجربه كافي، توانايي درك و تحليل مشكل را داشته و با استفاده از تجارب گذشتگان، راه حل­هاي مناسب با شرايط زماني و مكاني مشورت كننده به او ارائه دهد و به فرموده علي(ع)؛ خداوندان انديشه و خرد و تجربه و دورانديشي بهترين افراد براي مشورت­اند.[۱۲]
۳- علم و آگاهي: ژرف انديش و واقع‌نگر و با روحيات مشورت كننده آشنا باشد و با احاطه كافي بر ابعاد گوناگون مشکلات وي و ارائه آگاهي­هاي نظري و عملي، بهترين راه حل را به مشورت کننده پيشنهاد کند.

۴- مشاور بايد عاقل و آزاد انديش باشد. هم­چنان که پيامبر(ص) مي­فرمايد: با انسان عاقل مشورت كنيد و از نظرش سرپيچي نكنيد كه پشيمان خواهيد شد.[۱۳]
وظايف مشاور از ديدگاه پيامبر(ص)
۱- متعهد و رازدار باشد و اطلاعات به دست آمده را براي غير كتمان كند.
علي(ع) در اين مورد مي فرمايد: «هر مسلماني در مشاوره خيانت ورزد، از او بيزاري مي جويم».[۱۴]
۲- از سستي و كاهلي در امر مشاوره دوري كند و واقع بينانه مشكل را مورد بررسي قرار دهد.

۳- از سلامت نسبي و همه جانبه برخوردار و هم­كاري صميمانه و صادقانه‌اي با مشورت كننده داشته باشد.
امام على(ع)مشورت با سه گروه را منع مي­کند:
«لا تدخلن فى مشورتك بخيلا يعدل بك عن الفضل و يعدك الفقر؛ و لا جبانا يضعفك عن الامور؛ و لا حريصا يزين لك الشره بالجور»
بخيل را در رأي زني خود در مياور که تو را از نيکو کاري بازگرداند و از درويشي مي­ترساند و نه ترسو را تا در کارها سستت نمايد ونه آزمند را تا حرص ستم را برايت بيارايد.[۱۵]
۴- اگر مشاور براي خود صلاحيت اظهار نظر قائل نيست، او را به كسي كه مي­شناسد و مورد اطمينان اوست راهنمايي كند.[۱۶]

وظايف مشورت كننده:
۱- مشاور را به طور دقيق و كامل در جريان موضوع قرار دهد به گونه­اي كه اطلاعات او به اندازه اطلاعات مشورت كننده باشد تا با آگاهي ابعاد گوناگون موضوع را بررسي و او را راهنمايي كند.[۱۷]
۲- در تصميم­گيري و پذيرش نظرها از عقل و خرد خود بهره جويد و بدون تفكّر آن را به كار نبندد.
۳- هرگاه به سلامت رأي و خيرخواهي مشاور يقين پيدا كرد، نظر او را بپذيرد و مورد استفاده قرار دهد. زيرا مخالفت با رأي انسان عاقل و خيرخواه هلاكت و پشيماني به بار خواهد آورد.[۱۸]

۴- چون نظرها متفاوت و آراء گوناگون است، اگر نظر مشاور مطابق ميل مشورت كننده نبود، او را به بدخواهي متّهم نكند.[۱۹]
امیداست با سرلوحه قرادادن آنچه که در دین مبین اسلام از سوی نبی مکرم از ایزد منان برای ما به ارمغان رسیده است بتوانیم در خلق حماسه بزرگ و ماندار سال نود دو بتوانیمگامهای رو به جلو در توسعه و آبادانی شهرمان برداریم .
گرد آورنده تهیه و تنظیم سکینه رنجبر سوچلمائی
منابع و ماخذ:
[۱]. ابن منظور، لسان العرب، بي جا، دار احياء التراث العربي، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص ۴۳۴ .
[۲]. قلعه‌جي، محمد؛ معجم الغة الفقها، رياض، دارالنفائس، ۱۴۰۸ق، ص ۴۳۲.
[۳]. وفور موارد گوناگون در منابع سيره ر.ك به ابن هشام، سيره ابن هشام، تحقيق مصطفي سقّا و ديگران، بيروت، دارالتراث العربي، ۱۹۸۵م، ج ۱، ص ۲۰.
[۴]. السيوطي، الدرالمثور في التفسير بالمأمور، قم، مکتبة المرعشي النجفي، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۹۰.
[۵]. اميرمؤمنان (ع) فرمود: هرکس استبداد رأي ورزد، هلاک مي شود. غررالحکم، ج۵، ص ۱۵۸.
[۶] . قرطبي، ابو عبدالله محمد بن احمد؛ الجامع لاحکام‌القرآن، بيروت، مؤسسه التاريخ العربي، ۱۴۰۵ق، ج۱۶، ص ۳۸.
[۷]. آل‌عمران/۱۵۹«وشاوِرهم فِي‌الاَمر فَاذا عزَمت فَتوکَّل عَلي‌الله اِنَّ اللهَ يُحب المُتوکِلين» .
[۸]. طباطبايي، محمد حسين؛ الميزان في تفسير القرآن، قم، دار الكتاب الاسلاميه، ۱۳۹۳ق، ج ۱۸، ص۶۳، شوري/ ۳۹- ۳۶.
[۹]. يعقوبي، احمد بن واضح؛ تاريخ يعقوبي، بيروت، دار صادر، بي‌تا، ج۲، ص ۳۰۶.
[۱۰]. واقدي، پيشين، ج۲، ص ۶۰۷.
[۱۱]. مجلسي، محمد باقر؛ بحار الانوار، ، دار احياء التراث العربي، بيروت، ۱۴۰۳ ق، چاپ سوم، ج ۷۵، ص ۹۸.
[۱۲]. الآمدي، عبدالواحد التميمي؛ غرر الحكم و درر الكلم، موسسة الاعلمي للمطبوعات، بيروت، ۱۴۰۷ ق، ج ۱، ص ۴۰۷.
[۱۳]. مجلسي، بحار الانوار، پيشين، ج ۷۵، ص ۱۰۰.
[۱۴]. همان، ص ۹۹.
[۱۵]. نهج البلاغه، ترجمه شهيدي، نامه ۵۳، ص۳۲۸.
[۱۶]. همان.
[۱۷]. برقي، احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن، تحقيق سيد جلال الدين الحسيني، بي جا، دار الکتب الاسلاميه، بي تا، ج۲، ص ۶۰۳.
[۱۸]. مجلسي، پيشين، ص ۱۰۵.
[۱۹]. آمدي، پيشين، ج۲، ص ۱۵۲.

دیدگاه های این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *