بدعت های عاشورا و عزاداری/ به قلم مطهری فر

به نام خدا

مقدمه

حوادث گذشته هر جامعه اي مي تواند در سرنوشت و آينده آن جامعه تأثير به سزايي داشته باشد .
در ميان حوادث و وقايع تاريخ اسلام،حادثه عاشوراء ، حادثه عظيمي بوده است كه نقش تعيين کننده اي در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدايت مردم داشته است .

از اين روي بزرگداشت اين حادثه موجب مي شود تا بتوانيم از برکات آن در جامعه نيز استفاده کنيم؛اما متاسفانه چند صباحي است كه رسوخ فرهنگ عوام در عزاداري ها و مخدوش گرديدن پاره اي از نوحه ها و نمايش هاي مذهبي ، و آميخته شدن خرافات و اموري موهن با سوگواري هاي محرم موجب رواج بدعت ها و تحريف هاي در اين حادثه ي عظيم شده است .

خطر بدعت هاو عوامل ايجادآن

در زمينه علل و عوامل بدعت نيز مي توان به :جهل و بي اطلاعي شخص بدعت گذار ،هوي و هوس و تمايلات خودخواهانه بدعت گذاران ،غرض ورزي ،انحراف افكار عمومي ازحق و حقيقت و تطميع و تهديد اشاره كرد.

تحريف ها و بدعت هاي مربوط به کيفيت و نوع عزاداري

يکي از پديده هاي اجتماعي ، سنت هاي مذهبي توده ها است . تجربه هاي تاريخي به اثبات رسانده است که هرگاه ملت و قومي روي به باليدن آوردند و در گستره تاريخ ببالند سنت هاي اجتماعي و مذهبي آنان نيز بالنده مي شود و هرگاه منحط شدند سنت هاي مذهبي شان نيز افول کرده و در قهقراي جهل و توهم و عقب ماندگي سقوط مي نمايند.
يکي از اين سنت ها ـ اما مهم ترين و اساسي ترين شان ـ سنت سوگواري براي قافله سالار آزادي و عدالت حضرت امام حسين (عليه السلام) بود كه« حكومت صفويه با دامن زدن به آداب و رسوم انحرافي و سنت هاي غلط عزاداري با وارد کردن آيين هاي سوگواري غلط(به تقليد از مسيحيان) تلاش کرد تا روح حماسه حسيني را منع کرده و آن را به صورت يک سلسله آداب و رسوم چشم‌پرکن ، اما بي‌محتوا در آورد.»ff
عاشوراي حماسه، در عاشوراي تاريخ به عاشوراي مرثيه مبدل گشت و از آن همه حماسه ، دسته هاي عزاداري و مجالس روضه خواني و خيل مداحان نصيب گشت . گويا امام حسين فقط به هدف عزاداري براي خويش قيام کرد و خود را به کشتن داد تا امتي را بگرياند و عزادار سازد! بدتر اين که همان عزاداري ها هم به خرافات و بدعت هايي آلوده گرديد. در واقع معناي اين که عزاداري زانوي غم در بغل گرفتن است و در عزا فرو رفتن نه قفل و قمه زني ، فراموش شده بود .

علم و علاماتgg

en5352

در زمان صفويه بسياري از مراسم و شعائر مذهبي از قبيل تکيه ( درکنار مسجد ) و هيئت و سينه زني و زنجيرزني وتيغ زني و جريده و علم و علامات و پرده و شبيه از مسيحيان اقتباس شده است تا تشيع از همه جهت مراسم و شعائر و نمايش مذهبي‌اش از اهل تسنن جدا شود و با مسلمانان غير شيعي که در حال جنگ دائمي بودند و قيامشان عليه آنان بود هيچ وجه مشترکي احساس نکنند.3

يکي از اين کوشش ها ، پرداختن به بدعت ها و ابداع هاي تازه در مراسم مذهبي با استفاده از سمبل ها و نشانه هاي خاص مذهبي اروپاي شرقي بود که صفويه با آنان عليه عثماني پيوند نزديک و مصالح مشترک و روابط صميمانه اي داشتند و حتي صفويه وزير خاص روضه‌خواني داشتند که از مأموريت هاي وي تقليد و اقتباس صنايع مذهبي از اروپا بود ، پرده‌هاي سياه و باز را که در حاشيه هايش اشعار محتشم نوشته شده است را ببينيد ، درست تقليد از سراپرده هاي کليساست . «شمايل‌گرداني و صورت‌کشي که در اسلام مکروه است بي کم و کاست حتي جريده ( علم ) درست صليب مقدس مسيحيان است و حتي اندکي هم در شکل آن تغيير نداده اند . اين جريده را در دسته هاي سينه زني بي آنکه نقشي داشته باشد بدون هيچ معنا و توجيهي ( و خود جريده کشان هم نمي دانند اين چيست و اصلاً براي چيست؟ ) [حمل مي کنند] در عين حال به آن اهميت فراوان و تعصب نشان مي دهند و حيثيت هر دسته اي به سنگيني و تزئين و پيچيدگي و گراني جريده‌اش است و جريده‌کش‌ها شخصيت و عنوان ويژه اي دارند و به خاطر انجام اين رسالت عظيم مذهبي که از هرکسي ساخته نيست !غالبا براي آنها يجوزهايي که لايجوز لغيرهم است وجود دارد و حتي کيفيت حمل جريده را هم تغييري نداده اند و شايد خود کلمه جريده نيز که به اين معني نه فارسي است و نه عربي ، تلفظ فارسي يا معرب اسم صليب در لاتين باشد . يعني (crolex) . »gg
علم در اصل ، پرچمي است که در مراسم ديني حمل مي شود و در فارسي به آن نشان هم گفته مي شود
روايت است که در آغاز به پيامبر پيشنهاد شد که با بر افروختن يک رايت ، مسلمانان را به نماز فرا خوانند اما ايشان گفتن اذان را ترجيح دادند .
در جنگ ها نيز علم در صدر اسلام کاربرد گسترده اي داشت … در روايات بسياري آمده که علمدار رسول الله در غزوات حضرت علي (عليه السلام) بود … و روايت است که رسول خدا فرموده است « علي پسر عم من حامل رايت من است. »
و در روايت ديگري آمده است که از رسول الله پرسيدند: « روز قيامت چه کسي رايت تو را در دست خواهد داشت فرمود چه کسي بهتر از آن که آن را در دنيا به دست دارد (علي بن ابي طالب) . »
حمل علم در حماسه امام حسين چه به شکل مراسم آييني و چه به صورت تعزيه از علم و علمدار بسيار ياد شد که در شخصيت عباس بن علي بن ابي طالب (عليه السلام) تجلي مي يابد .
و باید گفت علمي که حضرت علمدار در کربلا در دست داشت غير از اين علمي است که از مسيحيت وارد دين شده و به غلط در سنت عزاداري وارد شده است . آخر کدام عقل سليمي مي تواند بپذيرد که حضرت سقا در روز عاشورا چنين علمي بر دوش نهاده و در آن بحبوحه جنگ به نبرد پرداخته است؟

قمه زني، سينه زني ، تيغ زني ، قفل بندي

بايد دانست که سنت ها و آداب عزاداري به شکل رايج فعلي و رايج آن در سده هاي اوليه تاريخ اسلام و به خصوص عصر زندگاني امامان شيعه وجود نداشته است و نمودي نداشتند .
چون «سر رشته مجالس عزاداري امام حسين (عليه السلام) به دست توده هاي مردم است و آنها ميان دار و صحنه گردان عاشوراهستند ، مردم براي عزاداري ، شکل هاي گوناگوني آفريده اند ازجمله سينه زني ، زنجير زني ، قفل زني ، تيغ زني ، قمه زني . هيچ کدام از اين شکل هاي عزاداري را عالمان اسلامي به مردم القا نکردند. بلکه مردم به جلو افتادند و شکلي خاص به عزاداري دادند ، النهايه اينکه فقها برخي از صورت هاي عزاداري را جايز يا حرام دانستند .»
از طرف ديگر« آزار نفس و اذيت کردن بدن در اين سينه زني ها و زنجيرزني ها ( که با آن زنجيرهاي نکره بر پشت سر يا به سر و صورت مي کوبند ) و قفل بندي و قمه زني ها حرام است عقلاً و نقلاً . يعني حفظ نفس از ضروريات ششگانه اسلامي است.2
اين توضيح را بايد ياد آور شد که بين سينه زني و بر سينه زدن تفاوت است ؛ گاهي رسم بر سينه زدن چنان با حرکت هي متعدد و موزوني صورت مي گيرد که از حالت طبيعي خارج مي شود ، ما اين را سينه زني مي ناميم و از سينه زدن تفکيک مي کنيم .

به راه انداختن دسته جات عزاداري

از اين صحنه ها در عاشوراهاي تاريخ فراوان است که« مردم يا بر سينه و سر خويش مي زدند يا بر سر و صورت برادر خويش ، حماسه اي که بايد الگوي مبارزه با ستمگران باشد تبديل شده بود به چماقي که عزاداران بر سر خود فرود مي آوردند . نه کلمه اي که عليه ظالمان سر داده شود و نه مشتي که به سوي آنان گره شود ، اساسا مردم ، ظالمان عصر خود را نمي شناختند و يا بدتر اينکه هيچ حساسيتي در اين زمينه نداشتند حال آنکه عاشورا در هر عصر بايد يادآور حسينيان و يزيديان آن عصرباشد .»ccc

xx

در روايات وارد شده در عزاداري براي امام حسين « فقط گريستن برآن حضرت مستند و قطعي است و چيزي به نام دسته هاي عزاداري و زنجير زني و حتي سينه زني وجود ندارد ، مگرنه اينکه ما موظفيم به سنت پيامبر عمل کنيم و قبلا ذکر شد که هرچه خارج از اين باشد بدعت است ، پس به راه انداختن اين دسته ها و زدن سنج و دهل و طبلي که رويش مارک yamaha که تازه original made in japan است از کجاي تاريخ معصومين (عليهم السلام) آمده است ما نمي دانيم .

و چه کسی پاسخگوی « گناهاني مثل ايجاد موانع و سخت شدن عبور و مرور براي مردم و مزاحمت براي پيران و بيماران و… به خاطر صداي حاصل از اين ابزار و آلات و بيرون آمدن زنان از خانه و دنبال دسته ها به راه افتادن ـ در حالي که زنان حتي حق شرکت در تشييع جنازه و جماعت و عيادت مريض را هم ندارند.» می باشد؟

استفاده از ابزار وآلات موسيقي و غنا
wqw

weewqqqq

en5352-jpgeeeeeeeeeeeee

گل بود به سبزه نيز آراسته شد ! امام حسين هدف خود از قيام عليه يزيد بن معاويه بن أبي سفيان (لعنهم الله أجمعين) را احياي سيره جد و پدرش و از بين بردن بدعت ها و انحرافات بيان مي فرمايد آنجا که (روحي له ا لفداء) فرمود « إنّي لَم أَخرِج أشِراً و لا بَطِراً و لامُفسِداً ولا ظالِماً و إنما خرجتُ لطلبِ الإصلاحِ فِي أمهِ جدِّي محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) ، أريدُ أن آمرُ بالمعروفِ و أنهَي عنِ المنکرِ و أسيرُ بسيرهِ جدِّي و سيرهِ أبِي علي بنِ أبيطالب (عليه السلام) . » حال ما با وارد کردن اين بدعت ها ، قصد در برگزاري هر چه با شکوه تر قيام أبا عبدالله را داريم !! استفاده از ابزار و آلات موسيقي و غنا در عزاداري مسئله اي است که در حرمت آن ذره اي شک و شبهه نيست . از اين ها گذشته تا آنجا هم که آدمي اشباع شود عذر بدتر از گناه مي آورند ، مثل اين عذر که قصدشان از استفاده از اين ابزار و آلات ، ايجاد حالت عاطفي در سوگواران است که بايد بگوييم جاي بسي تأسف و دريغ دارد.

داد و فريادهاي بلند و عريان شدن

در عزاداري ها رفتارهايي انجام مي شود که جاي تأسف دارد از جمله زنان جيغ ها و فريادهاي بلند سر مي دهند که علاوه بر شنيع بودن آن اصلا گناه و معصيت کبيره دارد . داد و فريادها و نعره هاي مردان با صداهاي منکر جاي شرمساري است .wwq

wqqqqqqqqqqqqqqqqqqqq

داخل کردن اين اعمال زشت و نامشروع در اقامه عزا براي امام حسين از افسون‌هاي شيطاني و از گناهاني است که خدا و رسولش را به غضب مي آورد و حتي خود امام حسين نيز که در راه زنده کردن دين رسول خدا کشته شد و براي جلوگيري از منکرات و منهيات بود که اين همه فداکاري کرد ، هرگز از اين اعمال راضي که نخواهدشد هيچ ، از اين کسان بيزاري خواهد جست.

زشتي اين اعمال« مخصوصاً وقتي است که به پاي دين حساب شود و به اسم طاعت و عبادت صورت يابد . ائمه ما به ما دستور داده اند که « کُونُوا زَيناً لَنا وَ لا تَکُونُوا شَيناً عَلَينَا.» و علاوه براين ما را امر کرده اند که اعمالي را انجام دهيم که بگويند « خداوند جعفر بن محمد را رحمت کند که چه نيکو اصحاب و پيروانش را ادب آموخته » و در عين حال از هيچ کدام از ائمه ما روايت نشده که به پيروان خود اجازه چنين کارهايي داده باشند يا خود ايشان چنين به اين کارها برخاسته باشند و يا در زمان شان علناً و يا مخفيانه کسي يا کساني به اين کارها برخاسته ، دسته بندي کرده و در ملأ عام آبروي اسلام و تشيع را برده باشند .»
دين اسلام ، دين حيا و عفت است . اين همه راجع به پوشش در اسلام تأکيد شده است .
از سويي«مگر از اعتقادات مهم و اساسي شيعه اين نيست که امام معصوم هميشه حاضر است و اعمال ما در مسمع و مرآي مبارک شان است ؟ مگر همين روضه خوانان نمي گويند که امام زمان نسبت به فلان روضه توجه ويژه دارند و از همين قبيل حرف ها ، اولاً بايد دانست که امام فقط در هنگام خواندن روضه حضرت عباس به مجالس وارد نمي شود بلکه امام در همه احوالات با ما و در کنار ما و از احوال ما آگاه است.همواره به ما نظر دارند و افعال ما از نگاه شان دور و محجوب نيست .
ثانياً اين آقايان اگر يک لحظه بينديشند که حضرت صاحب الأمر و الزمان (روحي و أرواح العالمين لتراب مقدمه الفداء) همين الان که آنها در مجلس عزاداري هستند حضور داشته باشند ـ که حتما حضور دارند ـ اينان را اين طور بدون لباس و پوشش ببينند آيا از خجالت و شرمساري مي توانند سر بلند کنند و همين مسئله براي خانم ها مطرح است ، آن هنگام که با داد و فرياد به خيال خود به سوگ نشسته ايم…»

تقدم و أصالت نماز بر عزاداري

يکي از تلخ ترين اتفاق هاي مکرر در عزاداري براي سيد و سالار شهيدان اينکه مراسم سوگواري به گونه اي برگزار مي شود که نماز عزاداران به تأخير مي افتد يا اينکه بعضاً قضا مي شود . در شب هاي محرم هر چه به روز دهم نزديک مي شويم مراسم عزاداري تا پاسي از شب ادامه دارد و عزاداران تا به خانه هاي شان برسند ساعت از دوازده و يک نيمه شب گذشته است ، و اين موجب مي شود که نماز صبح بعضي از عزاداران قضا شود و يا نماز ظهر عاشورا که چند سالي است با توفيقات خداوند سعي مي شود که به موقع خوانده شود هنوز هم در مناطقي با تأخير خوانده مي شود.
nn
اين در حالي است« که امام روز عاشورا با آن همه مشغله و با آن دشمني که حاضرنشد براي نماز خواندن ـ که چند دقيقه اي بيش زمان نمي برد ـ جنگ را متوقف کنند ، باز هم از انجام فريضه در اول وقت کوتاهي نکردند و دو نفراز ياران حضرت يعني زهير بن قين بجلي و سعيدبن عبد الله حنفي پيش روي حضرت ايستادند و سينه ها سپر کردند و جلوي دشمن را گرفتند تا امام نماز خود را بخواند و اين امام خوبي ها چگونه راضي مي شود و چگونه مي تواند راضي شود که کسي به جاي نماز براي وي عزاداري کند و يا به اطمينان شفاعت و طرفداري او واجبات را انجام ندهد و محرمات را مرتکب شود ؟
عزاداري امام بايد مردم را دين شناس کند ، به خدا نزديک و از گناه و معصيت برکنار دارد و علاقه به دين را در آنان شديدتر و روح توحيد را در ايشان زنده کند ؛ عزاداران بايد بدانند که مجالس عزاي امام حسين تنها موقعي باعث خشنودي خدا و قبولي و موجب اجر و ثواب اخروي است که در حدود بندگي خدا به انجام برسد و مشتمل بر دروغ و حرامي نباشد که خداوند را از گناه نمي توان عبادت کرد و حرام را نمي توان مقدمه عبادت قرار داد.»

در آخر اين نکته را ياد آور مي شويم« که عزاداري امري مستحب و فريضه نماز از أوجب واجبات است . با ملاحظه در فقه و احکام دين اين مطلب به دست مي آيد که بسياري از دستوارت دين مثل وضو ، غسل ، روزه و…، با اندک احتمالي در مضربودن براي سلامت تن از حکم وجوب ساقط مي شوند ولي نماز تنها فريضه اي است که جز با انجام آن برائت ذمه حاصل نمي شود و احکام خاصي براي اين دستور در احوالات گوناگون وارد شده به اين صورت که در صورت عدم قدرت بر ايستادن حکم به نشسته خواندن داده شده ، اگر توانايي نشستن نبود خوابيده ، اگر خطر دشمن بود نماز ذات الرقاع (خوف) ، حتي از همه اين ها عجيب تر در فقه مسئله اي به عنوان نماز عريان وارد شده براي کسي که لباس بر تن ندارد ـ با اين که ستر عورت بر فرد نماز گزار واجب است ـ و خواندن نماز در لباس نجس براي مربي و دايه کودک که لباس ديگري جز همان که نجس شده ندارد با در نظر گرفتن دستوراتي ، واجب مي باشد .»
اين همه تبصره براي نماز نشان از توجه و عنايت خاص خداوند به اين واجب ديني است و گرنه مي بايد مثل ساير واجبات در صورت نبودن شرطي از عهده و ذمه شخص مکلف ساقط شود.

تحريف در قرائت ادعيه مأثوره (مانند زيارت عاشوراء)

در مراسم خواندن زيارت عاشورا که غالبا در طول سال هم برگزار مي شود ، تحريف هايي به چشم مي خورد که تذکر آنها لازم است . عزاداران بعضي از فقرات زيارت عاشورا را چند بار تکرار مي کنند با اين که در زيارت فقط يک بار وارد شده است و تکراري در کار نيست .
اگر در اين باره گفته شود که مردم نيتي بد در اين زمينه ندارند بايد پاسخ دهيم که اين استدلالي ضعيف و داراي اشکال است . همان طورکه قبلا نيز گفته ايم زيارت عاشورا ، حديثي قدسي است که سند آن به خداوند متعال مي رسد و راويان آن صادقين (عليهما السلام) هستند. پس آيا العياذ بالله خداوند نمي دانست که بايد اين فقره چند بار تکرار شود ؟ و مردم بهتر از خداوند و ائمه معصومين (عليهم السلام) مي دانند ؟ بايد دانست که نفس اماره به کمک شيطان رانده شده براي ورود در اعتقادات از راههاي مشروع نيز وارد مي شوند بلکه ورود او از اين طريق بيش از ساير طرق است .
چنان مسئله تکرار کردن فقرات ، اپيدمي و فراگير شده که بعضاً افراد حتي در حالت انفرادي نيز زيارت عاشورا را به همين صورت قرائت مي کنند . خداوند همه ما را از اين تحريف ها مصون و محفوظ بدارد .
z
طولاني كردن زيارت عاشورا

مسئله ديگري که بايد به آن اشاره کرد ،اين که متأسفانه قرائت زيارت عاشورا و يا ادعيه ديگر ( مثل دعاي کميل ) ممکن است يک يا دو ساعت طول بکشد . يعني زيارت عاشورايي که مي توان حد اکثر بيست الي بيست وپنج دقيقه آن راخواند ، آن قدر طولاني مي شود که فرد را خسته و ملول مي کند .

ادعيه و زيارت نامه ها داراي بعد روحاني و معنويت خاصه اي هستند که اگر به طور صحيح خوانده شود بهره و حظ معنويش نصيب مستمعين و خواننده مي شود؛ چون اين کلام از نفس معصوم و يا از درياي لايزال الهي بر زبان معصوم جاري شده است و حنجره قاري در حال قرائت کردن کلامي است که از معصوم صادر شده است ، ولي با وقفه انداختن در آن و به روضه خواني و… پرداختن ، افراد را از دقت در معاني آن باز مي دارد و آن بهره ملکوتي را در پس اين وقفه ها پنهان مي کند و هدر مي دهد ، و توجه مستمعين را بيشتر از متن و اصل به حاشيه و فرع معطوف مي دارد،كه بايد از اين بدعت پرهيز كرد.

عمده منابع این تحقیق:

۱- محمد تقي مصباح يزدي ، آذرخشي ديگر ازآسمان کربلا ، چ۸ ، قم : مؤسسه آموزشي وپژوهشي امام خميني ، ۱۳۸۱، ص ۱۵ـ۱۴
۲- بيانات مقام معظم رهبري در ۱۷/۱۰/۱۳۸۶
۳- علي اکبر دهخدا ، لغت نامه دهخدا ، تهران : سيروس ، ۱۳۳۹ ، حرف (ب) ص ۳۶ / حسن عميد ، فرهنگ فارسي عميد ، ج۱ ، چ۲۵، تهران : سپهر ، ۱۳۸۱،ص۵۴۵ / سيد مصطفي حسيني دشتي ، معارف و معاريف ، ج۳ ، چ۳، تهران: موسسه فرهنگي آرايه ، ۱۳۷۹ ، ص ۵۰۲ / غلامعلي حداد عادل ، دانشنامه جهان اسلام ، ج۶ ، تهران : بنياد دائره المعارف اسلامي ، ۱۳۷۹ ، ص ۶۳۴
۴- حسين بن محمد الراغب الإصفهاني ، معجم ألفاظ القرآن ، تحقيق : نديم مرعشلي ، الطبعه الثانيه ، تهران: مرتضوي ، ۱۳۷۶ ، ص ۱۱۳
۵- محمد ابراهيم آيتي ، بررسي تاريخ عاشورا ، به کوشش مهدي انصاري ، قم: امام عصر ، ۱۳۸۳ ، ص۱۴
۶- مرتضي مطهري ، حماسه حسيني ، ج۱ ، چ۳۴ ، تهران : صدرا ، ۱۴۲۱هـ. ق. ، ص۵۹
۷- محمد تقي جعفري ، ترجمه و شرح نهج البلاغه ، ج۴، چ۵ ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، ۱۳۸۳ ، ص ۱۹۱ـ۱۹۰
photo_2016-10-04_18-51-41
قم مقدسه
محمد صادق مطهری فرد
۱۱ مهر ۱۳۹۵
برابر با ۳۰ ذی الحجه

دیدگاه های این مطلب

5 نفر دیدگاه خود را در مورد این خبر بیان کردند. شما نفر بعدی باشید

  1. هر خللی بر دستگاه سیدالشهدا کمر خاتم النبیئین را میشکند جناب اگر این تلاش ها نبود عاشورا هم مثل غدیر بایکوت میشد

  2. جناب آقای مطهری فرد
    با سلام خسته نباشید
    واقعا نگران بازار گرم مداحان هستید یا نگران دین؟
    همه ما میدانیم هدف وسیله را توجیه نمیکند و به هر قیمتی نباید بازار گرمی کرد
    سهم اقشار مختلف جامعه در این انحراف چقدر بوده است؟
    انحراف دین فروشی و خرید دنیا
    با تشکر

  3. طوسی زارم رودی در گفت:

    باسلام خدمت استاد بزرگوارمان آقای مطهری فر! وتقدیر وتشکراز ایشان بخاطر پرداختن به موضوع بسیار مهم وبروز ومبتلا به شهر وروستایمان درکارزار عزاداریها وسوگواریها. واردشدن این خرده فرهنگهای به حیطه ی آداب وسنن بومی وناب البته با همیاری اسلام ستیزان وبدعت گزاران شرق وغرب در حوزه دین،مشکلات عدیده وجدی را در برگزاری این عزاداریهاوسوگواریها که بنوعی عبادت محسوب می شود بدنبال داردوباید این بدعتها که بعضأ به رسم ورسومهای معنوی زندگی تبدیل می شود ولی خطر جدی در به سخره گرفتن وضدانسانی واجتماعی جلوه دادن وبطبع بی ارزش نمودن فرهنگ معنوی وناب وارزشمند عاشورا می گردد وباید توسط علما وروحانیون واهل علم وفن به مردم خاصه جوانان پرشور که آینده سازان معنوی وارزشمند فرهنگ عاشورایند تبیین وگوشزد گردد. ومن الله التوفیق!!
    با تشکر از سایت مردمی شهرشرق مازندران نیکاخبرعزیز.

  4. سلام
    ممنون از حاج آقای مطهری فرد
    اگر به فلسفه عزاداری توجه داشته باشیم همه ما آنچه این عزیز در این نوشته بهش اشاره کردن رو تایید میکنیم.
    به قول امام موسی صدر: گريه بر امام حسين برای آن است که حسين را به ياد ما بياورد تا موضع او و قهرماني‌‌های او را دريابيم و از او پيروی کنيم. مقتل‌خواني برای آن است که عواطف ما را برانگيزد تا در کنار عقل خود و در برابر دشمن بايستيم و با ستمگران مبارزه کنيم. اگر تنها به گريه و زاری بپردازيم مثل آن است که کنار در ايستاده‌‌ايم و وارد محراب نشده‌‌ايم.

    با سپاس از نکات ارزنده شما حضرت استاد

  5. احسنت خدا قوت
    آنقدرچیزهایی که موجب وهن در عزاداری هست در عزادری اضافه کردند اگر کسی اعتراض کند محکوم هست آلات موسقی در عزاداری هزارجریب هم نفوذ کرده انم با هزینه سنگین
    وقتی تذکر میدهیم ناراحت میشوند تازه در جواب میگویند اعتراض شما را واگذار بخدا میکنیم با گستاخی میگویند مطالعه ندارید و حسین ع راشما ها کشتید نمیدانیم بچه کسی بگوِئیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *